بدلکار (Stunt Performer) فردی چابک و ماهر و هنرور که در صحنه های خطرناک پرش، انفجار، تصادف و... به جای بازیگر حرفه ای ایفای نقش می کند. انجام حرکات خطرناک: شامل اسکله پرشی، ماشین رانی، غرق شدن و دیگر حرکاتی که نیاز به مهارت فیزیکی و تخصص دارند. تأمین ایمنی: بدل کارها باید از ایمنی خود و افراد دیگر در صحنه اطمینان حاصل کنند و از تجهیزات مخصوص نظیر وسایل حفاظتی استفاده کنند. هماهنگی با فیلمساز و کارگردان: آنها باید بتوانند دستورالعمل های کارگردان را با دقت اجرا کرده و صحنه ها را به درستی بازی کنند. تمرینات و آمادگی: برای انجام حرکات پیچیده، بدل کارها نیاز به تمرینات مداوم و آمادگی فیزیکی دارند تا در صحنه بهترین عملکرد را ارائه دهند. استفاده از تکنیک های ویژه: برخی از بدل کارها مهارت در استفاده از تکنیک های ویژه نظیر برافراشتن و هدایت موتورسیکلت و ترکیب دسته بندی را نیز دارند. بدل کارها عموماً به دلیل مشارکت در صحنه های خطرناک و جذاب، بخشی مهمی از صنعت سینما و تلویزیون را تشکیل می دهند و در ساختن صحنه هایی با افتتاحیه های خاص و پیچیده به کار می روند.
بدلکار (Stunt Performer) فردی چابک و ماهر و هنرور که در صحنه های خطرناک پرش، انفجار، تصادف و... به جای بازیگر حرفه ای ایفای نقش می کند. انجام حرکات خطرناک: شامل اسکله پرشی، ماشین رانی، غرق شدن و دیگر حرکاتی که نیاز به مهارت فیزیکی و تخصص دارند. تأمین ایمنی: بدل کارها باید از ایمنی خود و افراد دیگر در صحنه اطمینان حاصل کنند و از تجهیزات مخصوص نظیر وسایل حفاظتی استفاده کنند. هماهنگی با فیلمساز و کارگردان: آنها باید بتوانند دستورالعمل های کارگردان را با دقت اجرا کرده و صحنه ها را به درستی بازی کنند. تمرینات و آمادگی: برای انجام حرکات پیچیده، بدل کارها نیاز به تمرینات مداوم و آمادگی فیزیکی دارند تا در صحنه بهترین عملکرد را ارائه دهند. استفاده از تکنیک های ویژه: برخی از بدل کارها مهارت در استفاده از تکنیک های ویژه نظیر برافراشتن و هدایت موتورسیکلت و ترکیب دسته بندی را نیز دارند. بدل کارها عموماً به دلیل مشارکت در صحنه های خطرناک و جذاب، بخشی مهمی از صنعت سینما و تلویزیون را تشکیل می دهند و در ساختن صحنه هایی با افتتاحیه های خاص و پیچیده به کار می روند.
کاری که نصف آن را انجام داده باشند، مزدور کارگر: (خوش بود جان و جان من خوشتر خاصه چون هست نیم کار است) (کمال اسماعیل. دیوان. چا. هند. 189)، زارعی که بموجب عقد مزارعه نیمی از شاگرد محصول زمین دیم را میگیرد، شاگرد، هر چیز ناتمام
کاری که نصف آن را انجام داده باشند، مزدور کارگر: (خوش بود جان و جان من خوشتر خاصه چون هست نیم کار است) (کمال اسماعیل. دیوان. چا. هند. 189)، زارعی که بموجب عقد مزارعه نیمی از شاگرد محصول زمین دیم را میگیرد، شاگرد، هر چیز ناتمام